بسم الله الرحمن الرحیم
دعای ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه):
عمر با برکت علی بن باویه پدر شیخ صدوق از پنجاه می گذشت و هنوز فرزندی نداشت و بسیار دوست می داشت که خداوند به او فرزند صالحی عنایت کند، از این رو به حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) متوسل شده طی نامه ای به وسیله حسین بن روح که یکی از نمایندگان خاص امام زمان بود تقاضای دعا کرد تا آن حضرت از خداوند، فرزند صالحی برای او بخواهد. ولی عصر (عج) دعا کرده و برای ابن بابویه نوشتند: «برای تو از خداوند خواستیم دو پسر روزیت شود که اهل خیر و برکت باشند.» پس از دعای امام زمان بود که ابن بابویه صاحب فرزندی شد که نامش را محمد نامید و بعدها عالمی بزرگ و فقیه ای نام آور شد. او همان شیخ صدوق است.
تاریخ ولادت شیخ صدوق
محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، مشهور به شیخ صدوق در زمان غیبت صغرا و به دعای حضرت صاحب الامر(عج) در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. هیچ یک از تذکره ها تاریخ ولادت وی را مشخص نکرده اند، اما آن چه مسلم است، ولادت ایشان قبل از 305 هجری قمری نبوده و تنها به این اشاره شده که شیخ صدوق در یکی از سال های 306، 307 و 308 هجری قمری به دنیا آمده است.
شیخ صدوق، روزگار کودکی و جوانی اش را در دامان علم و فضیلت و زهد و تقوای پدر بزرگوارش، علی بن بابویه سپری کرد و در محضر پدر، علوم و معارف را همراه با تربیت های علمی و اخلاقی فرا گرفت و تجسم اخلاق اسلامی در اعمال و رفتار پدر، در لحظه لحظه زندگی او اثر گذاشت. پدری که در اوج علم و فقاهت و شهرت و محبوبیت، از راه دکه ای کوچک که در بازار قم داشت، امرار معاش می کرد و زندگی خود و خانواده اش را با کسب و کار و در نهایت زهد و قناعت می گذراند و پیوسته به حفظ آثار و احادیث اهل بیت(ع) و پاس داری از آرمان های بلند تشیع می پرداخت. این ارزش های والا و عظمت های روحی پدر بزرگوارش، تأثیری انکار ناپذیر در شکل گیری جنبه های روحی و معنوی شیخ صدوق داشت و سبب شد در مدتی کوتاه به قله های کمال دست یابد و در سن بیست سالگی، هزاران حدیث و روایت را حفظ کند.
شیخ صدوق بیش از بیست سال، از دوران پربرکت حیات پدر را درک کرد و در این مدت، از محضر پدر و دیگر عالمان قم علم آموخت و حکمت اندوخت. در سن 22 یا 23 سالگی بود که پدر بزرگوارش دار فانی را وداع کرد و وی از نعمت وجود این مربی بزرگ محروم شد و از آن پس وظیفه سنگین گسترش احادیث آل محمد(ص) و هدایت امت به عهده وی قرار گرفت و دوران جدیدی را آغاز کرد.
نبوغ ذاتی
خانواده اصیل و اهل علم شیخ صدوق و پرورش یافتن در دامان پدری فقیه و وارسته از یک سو، و نیزهوشی، ذکاوت، حافظه فوق العاده قوی و استعداد ذاتی او از سوی دیگر موجب گردید در مدتی کوتاه به قله های بلندی از کمالات انسانی دست یابد و در کمتر از بیست سالگی هزاران حدیث و روایت با راویان آن ها را به حافظه بسپارد. استاد صدوق محمد بن علی الاسود درباره حافظه و اشتیاق وافر شیخ صدوق به آموختن می فرمود: «این میل و اشتیاق به علم و دانش که در صدوق وجود دارد مایه شگفتی نیست زیرا او به دعای امام زمان متولد شده است.» خود شیخ صدوق بارها می فرمود: « من به دعای صاحب الامر متولد شده ام.
لقب های شیخ صدوق
برخی دانش مندان، از جمله شیخ طوسی و نجاشی، وی را رئیس المحدثین و صدوق الطائفته می نامند و برخی دیگر از علما و دانش مندان القاب دیگری برای ایشان برگزیده اند و همه علما و فقها و دانش مندان بزرگ اسلام، با احترام به شیخ بزرگوار نگریسته اند و به عدالت او اشاره و مقام شامخ علمی شیخ را با عباراتی تصدیق کرده اند که می توان به بزرگانی چون شیخ طوسی، نجاشی، سید بن طاووس، سید محقق داماد، علامه مجلسی، علامه بحرانی، شیخ بهایی، سید محمدباقر خوانساری اشاره کرد.
شیخ صدوق، پس از فوت پدر بزرگ وارشان، با این که جوان بود، به سرعت آوازه فضل و دانشش شهرهای ایران و عراق را فرا گرفت و دانش مندان اسلامی، آرزو داشتند شیخ را ببینند و حدیث را از وی بشنوند. او مشتاق شنیدن احادیث محدثان بود و به شهرهایی که حوزه علمیه داشتند، سفر می کرد تا علوم و احادیث خود را به دیگران منتقل کند و از علوم دیگران بهره مند شود. سرانجام در رجب سال 339 هـ.ق، رکن الدوله دیلمی و اهالی ری از او خواستند به ری بیاید و شیخ دعوت آنان را پذیرفت و عازم ری شد و به ترویج مذهب شیعه پرداخت.
فقها و بزرگان شیعه، شیخ صدوق را بیش تر با لقب رئیس المحدثین می شناسند، زیرا او در شناخت احادیث، آگاه و در حفظ و جمع آوری آن ها کوشا بود و حدود سی صد جلد کتاب از احادیث پیامبر و ائمه معصومین(ع) را جمع آوری کرده است که این تألیفات ارزش مند، از زمان تألیف ت کنون مورد توجه علما، فقها و دانش مندان اسلامی و مورد استفاده محققین و اندیش مندان و طلاب علوم دینی است که شرح آن در این مختصر نمی گنجد.
شیخ صدوق و غیبت صغری:
یکی از رویدادهای بسیار مهم سیاسی و اجتماعی زمان شیخ صدوق که آثار و عواقب آن دامن گیر بشریت گردید، قطع رابطه ظاهری امت اسلام با امام مسلمانان و فاصله افتادن بین مردم و رهبر معصومشان بود. پس از شهادت امام حسن عسگری در سال 260 ه. غیبت صغرای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) آغاز گشت و تا سال 329 ه. ادامه داشت در طی این مدت افرادی بین آن حضرت و مردم به عنوان نائبان خاص رابطان امام با مردم بودند. نواب امام در طول غیبت صغری چهار نفر بودند که از سوی امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) به این سمت منصوب می شدند. شیخ صدوق در اوائل نیابت سومین نائب، حسین بن روح در حدود سال 305 دیده به جهان گشود؛ بنابراین تا سن 23 سالگی در زمان غیبت صغری می زیسته و دوران نیابت 2 نفر از نواب خاص امام زمان را درک کرده است که این خود از عوامل بسیار موثر در پیشرفت و تکامل علمی و خصوصاً معنوی صدوق بوده و توانسته خود را به بلندترین قله های نورانی علم و معنویت برساند.